هفواژهنامه آزادهُفْ:(hof) در گویش گنابادی یعنی به درون کشیدن نفس ، بالا کشیدن دود ، به داخل دادن هوا ، میک زدن
آوختیواژهنامه آزاد(کردی کرمانشاهی) آوَختی؛ عزیز و دردانه ای که نازش بسیار خریدار دارد و کشیدن نازش بسیار رواست.
فخر فروشیواژهنامه آزادبه رخ کشیدن، متکبّرانه عمل کردن، با تکبّر و حس برتری رفتار کردن، اصول تَواضُع را زیر پا نهادن، خود را برتر از دیگران دانستن و این را در رفتار و اعمال خود بروز د
نهورمواژهنامه آزادنِهُورْمَ:(nehorma) در گویش گنابادی یعنی شعله کشیدن آتش ، داغ شدن تنور ، افروخته شدن هیزم ها ، مشتعل شدن