سوداگری کردنواژهنامه آزاددادن و گرفتن معامله داد و ستد فروختن و خریدن دادن و جایگزین کردن بی اختیار از دست دادن و بی اختیار گرفتن چیزی به ازای ان
تراکنشواژهنامه آزاددر دانش بازرگانی، همچند داد و ستد است و در دانش رایانه، همچند دسته ای از کنش های پایگاه داده ها است که یا بایستی به طور کامل انجام شود و یا در صورت بروز مشکل، و
خرید و فروشواژهنامه آزادخرید و فروش:خرید و فروش در لغت نامه دهخدا چنین آمده:(ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) مبایعه . سودا. معامله . تجارت . داد و ستد. بیع و شری . بده و بستان .