خرس ترکیدواژهنامه آزاددر تداول مردمان استان قزوین بعد از زمان مدیدی که منتظر بودند شر شخصی و یا کاری تمام شود و این اتفاق می افتد می گویند خرس ترکید و مثلا اقساط منزل تمام شد .
خرس خالهواژهنامه آزادخرس خاله تا حدودی به معنای دوستی احمقانه ، دوستی از روی حماقت ، دوستی خاله خرسه ، دشمنی در نقش دوست
آوینواژهنامه آزادآوین منطقه ای زیبا و بکر در روستای جوین از توابع شهرستان سرخه استان سمنان می باشد. پاک، خالص و زلال مانند آب؛ واژۀ مرکب از آو (آب) و ین. || (کردی) عشق و زندگی.
کردسفلیواژهنامه آزادنام روستایی در شهرستان تیران و کرون و استان اصفهان در 100 کیلومتری غرب اصفهان چند روایت از دلایل نام گذاری این روستا به *کردسفلی *حکایت دارد 1-مکان قبلی این ر
بادمجینواژهنامه آزادنام روستایی در بخش مرکزی شهرستان قزوین استان قزوین دارای نزدیک به 100 نفر جمعیت آب و هوای مطبوع و باغات میوه حاصل خیز . گویش اهالی آن ترکی ، فارسی و کمی کردی اس
ادمواژهنامه آزاداصطلاحات پزشکی:در ترکیب "ادم ریه" به معنای نارسایی ریه است. خیز، ورم، گاهی نیز به نام دراپسی شناخته می شود به معنی تجمع غیرطبیعی آب و مایعات میان بافتی موجود در
نمینواژهنامه آزادنمین:نمین به معنی نمدار و ویلکیج نام منطقه و شهرستان نمین بدین معناست:در زبان تالشی « ویل » بمعنی شهر یا آبادی است که اکنون نیز بصورت جمع « ویلات » بمعنی محال و