خیزهواژهنامه آزادخیزِه:خیزاب، موج. به ویژه موجی که به علت حرکت جسمی در یک شاره پدید می آید، مانند موج حاصل از حرکت قایق روی آب. این واژه را می توان برابرنهادی برای wake در زبان
میماقواژهنامه آزاد(لری شوهانی) مات و مبهوت (مجسمه). به حالتی گفته می شود که فرد بدون هیچ تحرک جسمانی، مانند مجسمه خشکش بزند و به نقطه ای خیره بماند.
واج واجواژهنامه آزادواج واج:(wajwaj) در گویش گنابادی یعنی بدون تصمیم ، ناچار ایستادن ، خیره خیره نگاه کردن ، بدون واکنش بودن