خرید و فروشواژهنامه آزادخرید و فروش:خرید و فروش در لغت نامه دهخدا چنین آمده:(ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) مبایعه . سودا. معامله . تجارت . داد و ستد. بیع و شری . بده و بستان .
خایدالوواژهنامه آزاد(لری) از دو بخش تشکیل شده است:خای به معنی خوب و نیکو، و دالو به معنی گذر گاه است؛ که روی هم می شود «گذرگاه خوب» که همان درۀ خرم آباد است. اکنون شهر خرم آباد در
خریدارواژهنامه آزاد(زبان پاک) مرکب از خرید و ار؛ کسی بسیار خرید می کند. کسی که کارش خرید کردن است. برخی پاک نویسان معتقدند که خریدار را فقط در همین معنی باید به کار برد، چون پسوند
غلواژهنامه آزادغَلْ:(ghal) در گویش گنابادی یعنی به روی خود چرخیدن ، گردیدن دور خود در حال حرکت ، خزیدن ، لیز خوردن