هتهواژهنامه آزادهُتّه به ضم "ه" و کسر "ت" و سکون "ه" آخر، به معنای خوابیده است برای سوم شخص مفرد این واژه از مصدر هتن به معنای خوابیدن است و "هته دزد" که مرحوم دهخدا از آن یاد
اینفو گرافیکواژهنامه آزاداینفوگِرافیک:توضیح دادن مطالب و اطلاعات به مخاطب از طریق نمایش تصاویر ، نمودار ،جدول و به طور کلی هر ابزار بصری به جای استفاده از متون طولانی و خسته کننده و شای
قلنگلوواژهنامه آزادنوعی بغل و بلند کردن است ،بنحوی که فرد بر شونهای طرف مقابل سوار میشود که پاهایش آویزان روی سینه های آن فرد قرار میگیرد ،و میگویند ،فلانی برا خودش سواره و قلنگو
وهرزواژهنامه آزادبسیار خسته ، بسیار کُند و آهسته نیکو آفریده شده وِهرِز (یا: وِهْریز ) یکی از سرداران انوشیروان است که در تیراندازی بغایت چیره دست بود. یک اسپهبد ایرانی اهل د