چرزه خونواژهنامه آزاداسب خون (پیشنهاد کاربران) نام روستایی است، به معنی جایی که پرندۀ کوچکی به نام چرز در آن آواز می خواند. این واژه ممکن است ترکیبی از دو واژۀ چرز (رک دهخدا) و خون
آرکانواژهنامه آزاد(ترکی) آ ر ک ا ن؛ آر به معنی پاک و کان به معنی خون است. اسم ترکی است و کان معرب قان است . در اصل آرقان یا آریقان بوده است. به معنی کسی که سرشت او پاک است و کسی
خلیجواژهنامه آزادخلیج:شخاب یا شاخاب یا شاخابه معنای نفوذ و رخنه و گسترش شاخه آب دریا در خشکی. برعکس شبه جزیره که نفوذ خشکی در دریاست. جمله ی اقوامِ ایران را چو خـون شاخـابه پارس
شاخابهواژهنامه آزادشاخابه یا خلیج:شخاب یا شاخاب یا شاخابه معنای نفوذ و رخنه و گسترش شاخه آب دریا در خشکی. برعکس شبه جزیره که نفوذ خشکی در دریاست. جمله ی اقوامِ ایران را چو خـون شا