خانبازواژهنامه آزادکلمۀ ترکی، مرکب از باز (اسم) به معنی پرندۀ شکاری و خان (صفت) به معنی بزرگ. پرندۀ شکاری بزرگ.
از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
یوشنیدنواژهنامه آزادیُوشِنیدن:حالتی که خانمها در حالت قهر همراه با ناز روی خور برگردانده و موهای سرشان در این حالت پراکنده میگردد. این کلمه از اصطلاحات قدیمی در شهرستان بهبهان میبا
خنیدهواژهنامه آزادخنیده به معنای (خانی ده بوده) یعنی ده خانها - محدوده تحت قلمرو خان- خان نشین که در اصطلاح عامیانه برای راحتی تلفظ به خنیده تغییر شکل یافنه است
آرشالواژهنامه آزادنوعی یقه لباس که عموما" برای البسه خانمها استفاده میگردد و گاهی نیز برای کت های مردانه نیز استفاده می شود