نوبیجارواژهنامه آزادنام روستایی زیبا و خوش آب و هوا در گیلان. روایت است که کورش هخامنشی از نوادگان این دیاربود
بهنواواژهنامه آزاد(پیشنهاد کاربران) بِهنَوا؛ آواز عالی و بهتر، خوش آهنگ تر. (پیشنهاد کاربران) متضاد بینوا. صاحب زندگی مرفه، مالک مال و نوای بهتر. ساخته شده از کلمۀ به (بهتر) و
پنجشیرواژهنامه آزادپنجشیر = پنجهیر. [ پ َ ] (اِخ ) بنجهیر. شهری است در نواحی بلخ . یکی از شهرهایی ایران زمین است که در افغانستان امروزی قرار دارد. پنجشیر یکی از سی و چهار استان اف
هزارهواژهنامه آزادازاره، آزره، هزاره؛ قومی از اقوام اصیل افغانستان و اقوام خراسان که امروزه خاوری نیز گفته می شود. (افغانی) هَزارَه؛ نام قومی از اقوام ساکن در افغانستان، پاکستان،
گوکانواژهنامه آزادواژه گوکان به یکی از بزرگترین دهستانهای خفر گویند که به طور دقیق شامل روستاهای:باغکبیر-باروس -زرفلات-راهکان-مورچگی-قلعه وقالینی -خافتر-گریزان-لردخزان- کفه- اباد