آمیزه سازیواژهنامه آزادآمیزه ( صفت ) 1 - آمیخته مخلوط ممزوج . 2 - آنکه ریش دو مویه دارد 3 - اختلاط و امتزاج آمیزه مو (صفت) آن که بخشی از موهای وی سیاه و بخشی سفید باشد (پس از دورۀ
چنورواژهنامه آزادنوعي گل بسيار خوشبو كه در بهار در كوههاي دالاهو مي رويد و براي معطر ساختن روغن حيواني از آن استفاده مي شود
ادکلنواژهنامه آزادمایع خوشبو کننده ای از آب، الکل و عطرهای مختلف مأخوذ از شهر کلن آلمان که مرکز ساخت آب های معطر است.
عصارونواژهنامه آزادشپلنده؛ به معنی آب یا روغن گیاه یا دانه که با فشردن می گیرند. نوعی گیاه کمیاب و بسیار خوش بو که دارای خواص بسیار است و بیشتر در هند و شمال ایران می روید و از رو