خارسیمواژهنامه آزادنوعی علف هرز که در مناطق معتدل می روید و تنها برخی از چارپایان مثل اسب از آن تغذیه می کنند
رستورانواژهنامه آزادخوراک خوری، ناهارخوری. جایی که در آن انواع غذا و نوشیدنی تهیه و طبخ و خورده گردد. خورکده.
ساغرواژهنامه آزادبه معنی پیاله شراب خوری است که از صلا یا الماس ساخته میشده است و شاه های ایرن(بیشتر در زمان هخامنشیان)نام جام مخصوص خود را ساغر میگذاشتند. به معنی پیاله شراب خو
لوکیواژهنامه آزاددهي در كنار بريد از دهستان چغاپور از بخش خورموج تعداد سكنه ان 10 خانوار بود و كار اهالي كشاورزي و دامداري بود