ور ویمواژهنامه آزاد(لری شوهانی) وِر وِیم؛ خودخوری، با خود دردودل کردن، با خود از درد و مشکلات حرف زدن، به طوری که دیگران متوجه بشوند.
خودرانواژهنامه آزادkhodraan؛ اتومبیل یا خودرویی که بدون راننده هدایت یا رانده می شود. در اصل، کار راننده را سامانه های هدایتگر الکترونیکی انجام می دهند.
مال بندواژهنامه آزاد(مکانیک) ابزاری مخصوص بستن تریلر و کاروان به پشت خودروی کِشنده و جابجایی آن، که شامل یک یا دو تیرک افقی، و مجهز به بست، قلاب (hook)، زنجیر و توپی (ball) است. مع
کلان خودروواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) هر خودروی بزرگ به معنی عام (کلان-مسافر-خودرو، کلان-بار-خودرو، و...)؛ اتوبوس به معنی خاص.
هپواژهنامه آزادهُپْ با ضم ه و سکون پ. آگاهى دادن کسی در بیرون از خودرو به راننده که با خودروی دیگری در پس یا پیش هر آن میتواند برخورد پدید آید. در در گویش بومیان شیراز ی [و نز