همچیواژهنامه آزاد(ق. عامیانه) [هم + چی] مخفف همچننن. 1- چنان «یارو همچی میگه صد دانه یاقوت دسته به دسته...با نظم و ترتیب یکجا نشسته، انگار دونه های ذرت شلوارک پاشونه دارن تو کوچ
خشواژهنامه آزادخوب مناسب خوب، مناسب خوب مناسب خوب مناسب (خَش) خوش - خوب - پسندیده - مورد پسند خوب مناسب خوب مناسب این کلمه به لهجۀ یزدی است و به زبان فارسی یعنی خوب