خوانشواژهنامه آزاد(نقد ادبی) قرائت خاص با رویکرد تحلیلی؛ مثلاً خوانش ویژۀ آثار محمود دولت آبادی. (خواندن مترادف خوانش نیست.)
خوان پایهواژهنامه آزادکسی که سفره اش همیشه پهن است و مردم از سفره ی او بهره مند میشوند .... یا کسی که مهمان نواز است
خوانداریواژهنامه آزادبه معنای خواندنی، در ادبیات معیار و آموزش دبستان وارد شده و از بن ماضیِ مصدر خواندن به اضافۀ پسوند "اری" تشکیل شده همانند شنیداری.
همه خوانواژهنامه آزاد(ادبیات) همه پسند، فراگیر؛ بخشی از فرهنگ عامه و گونه ای از ادبیات است که مخاطبانش تودهٔ مردم اند و بر پایهٔ ذوق و سلیقه و علاقهٔ عمومی پدید می آید.
مینه سانگواژهنامه آزادمینه سانگ (به انگلیسی Minnesang و خواننده و سراینده اش Minnesingers (Minnesänger سنت سرایش و خوانش اشعار غنائی است که در آلمان قرن دوازدهم م. بالید و تا قرن چها
خوانداریواژهنامه آزادبه معنای خواندنی، در ادبیات معیار و آموزش دبستان وارد شده و از بن ماضیِ مصدر خواندن به اضافۀ پسوند "اری" تشکیل شده همانند شنیداری.