رفعت خواهواژهنامه آزادکسی درجات بالا را خواهان است ر` ف ع` ت خواه طرز تلفظ:رفعت خاه به معنی کسی که خواهان جایگاه بزرگ یا مقام مهمی است کسی که خواهان مقام بزرگ و مهمی است
خازه پتولواژهنامه آزادخازه: پلاسیده، چروکیده، (در لهجه خراسان جنوبی) خازه پتول: خیلی چروکیده، پلاسیده.
پنجشیرواژهنامه آزادپنجشیر = پنجهیر. [ پ َ ] (اِخ ) بنجهیر. شهری است در نواحی بلخ . یکی از شهرهایی ایران زمین است که در افغانستان امروزی قرار دارد. پنجشیر یکی از سی و چهار استان اف
فرتغمواژهنامه آزادفِرْتِغَمْ:(fertegham) در گویش گنابادی یعنی زیاده خواه ، ناراضی ، کسی که کار امروز را به فردا میاندازد تا شاید نصیب و سود بیشتری به او برسد.
نرم افزار آزادواژهنامه آزادنرمافزار آزاد درباره آزادی است، نه قیمت. برای درک بهتر باید به معنای آزاد در آزادی بیان فکر کنید، نه در نوشیدنی مجانی. نرمافزار آزاد در مورد آزادی کاربران برا
خرس خالهواژهنامه آزادخرس خاله تا حدودی به معنای دوستی احمقانه ، دوستی از روی حماقت ، دوستی خاله خرسه ، دشمنی در نقش دوست
یاقوت حمویواژهنامه آزاددانشمند یونانی الاصل قرن هفتم هجری؛ ملقب به الشیخ الامام. در کودکی، او را در میان بردگان، به تاجر بغدادی مسلمانی فروختند که او را به مکتب خانه فرستاد تا از سواد