خاک و خلواژهنامه آزاد(پیشنهاد کاربران) [خُ] خاک و ماسه (در زبان عبری به ماسه خُل گویند؛ و با توجه به سابقۀ طولانی همزیستی بین ایرانیان و یهودیان، احتمال دارد وام واژه هایی این چنین
دژخیمواژهنامه آزاد(زبان پاک) مرکب از دژ و خیم؛ بدخو. خیم به معنی خلق و خو است و پیشوند «دژ» به معنی بدی همراه با درشتی است.
پلتواژهنامه آزادپِلِتْ؛ در گویش گنابادی یعنی محتویات ، آنچه درون چیزی است ، داشته ها. ( این واژه معمولاً در ترکیب و به صورت خلط و پلت به کار می رود.)
چرداولواژهنامه آزاد(کردی؛ ایلام) چرداول، چاردول یا چهار دول؛ یعنی سرزمین حاصلخیری که از چهار دره تشکیل شده است (دول در کردی به معنی سرزمین حاصلخیز و هموار است). شهرستان چرداول در
پنجشیرواژهنامه آزادپنجشیر = پنجهیر. [ پ َ ] (اِخ ) بنجهیر. شهری است در نواحی بلخ . یکی از شهرهایی ایران زمین است که در افغانستان امروزی قرار دارد. پنجشیر یکی از سی و چهار استان اف