خلدواژهنامه آزادخلد یعنی: خلد بیرون از حد بودن در توازن خلص (خالص) در احکام قرآن ،تورات ،انجیل ،اوستا،اجتهاد،فقه یعنی مهدویت آفرینش و خلقیت موجود خلد نامتعارف و نامتعادل خارج
سادیناواژهنامه آزادسادینا " در زبان فارسی به معنی خادم کعبه ، پرده دار کعبه است ." سادینا " ریشه هندی دارد ادر زبان هندی " سادینا " به خانم هایی که در معبد کتاب مقدس را با صدای ز
سگتولواژهنامه آزادحیوانی از خانواده سگ سانان که رفتار و شباهت زیادی به کفتار دارد.با گردن و پوزه درازتر از سگ. با پوست خالدار و قهوه ای و صدایی شبیه کفتار و درنده خویی شبیه کفتار
ارتوواژهنامه آزاد(گنابادی) اَرْتُوْ [artow]؛ گبر اعظم، پیر موبدان، مسئول برقراری ارتباط انسان ها با نورگاه دیو (خدا)، خادم خدایان.