ترکستنواژهنامه آزادخرامیدن. در بختیاریِ امروزی و پارسی باستان به معنای خرامیدن یا با ناز آرام راه رفتن است. داریوش بزرگ در سنگ نگاره اش در مصر ، از تندیس خود که با کشتی به سوی ایر
خنج انداختنواژهنامه آزادپنجول انداختن، خراشیدن پوست دیگری با ناخن پنجول انداختن، خراشیدن پوست دیگری با ناخن
وایاردواژهنامه آزادواْیارْدَ:(wayarda) در گویش گنابادی یعنی پاک کردن ، خراشیدن ، خراش دادن ، جدا کردن ، از بین بردن اثر چیزی از روی چیزی