خایرواژهنامه آزاددور زدن پشت به باد و عوض کردن جای بادبان از راست به چپ یا بر عکس.(اصطلاح دریانوردی)
خایدالوواژهنامه آزاد(لری) از دو بخش تشکیل شده است:خای به معنی خوب و نیکو، و دالو به معنی گذر گاه است؛ که روی هم می شود «گذرگاه خوب» که همان درۀ خرم آباد است. اکنون شهر خرم آباد در
خاویز،خاییز،خییزواژهنامه آزادنام روستایی در شمال شرق بهبهان، خوب آویز،خوش آویز،جایی که همه جیز آویزان ووجود دارد
ریمیاواژهنامه آزادریمیا یکی از پنج علم خفی است که از استخدام قوای مادی برای دست یابی به آثاری خارقالعاده سخن میگوید. آن را «شعبده» نیز گفتهاند. ریمیارابایدازاستادان آن آموخت.ا
پرسوتواژهنامه آزادپرسوت آزاریست که بعضی زنان را بعد از وضع حمل عارض میگردد مختلف میباشد حالات ایشان بعضی را ذرب بهم میرسد و زرد و ضعیف و لاغر میگرداند و رغبت بر غذایی نمینما
خار خوردنواژهنامه آزادخار خوردن. (فعل) در اصطلاح مردم کابلستان، به معنی رمیدن است. ترسیدنی خفیف اما بازدارنده. مانند این شعر صوفی عشقری: از چه خار از ما خوری ای جامه خارایی بیا جای
عناصر متشکلهواژهنامه آزادعناصر جمععنصر ( اسم ) جمع عنصر آخشیجان . یا عناصر اربعه . چهار عنصر قدما:آب باد خاک آتش . یا عناصر بسیط ( بسیطه ) هر یک از عناصر اربعه . یا عناصر ثقیل ( ثقیله