خفنواژهنامه آزادبسیار جالب، خیلی شیک و در دید، هیجان انگیز و دلهره آور، استثنایی، موجب فخرفروشی و پزدادن 1. (خ َ ف َ )(غیررسمی)(صفت)(در گفتار عوام مستعمل باشد) بسیار ماهر، زبده
خان کندیواژهنامه آزادخان کندی یکی از روستاهای استان اردبیل است که در بخش مرکزی شهرستان گرمی در مرز ایران و جمهوری آذربایجان واقع شده است. روستای خان کندی در عرض جغرافیایی ۳۸٫۵۵ درجه
خاندان پهلویواژهنامه آزاددر اصطلاح اشاره به دودمان پهلوی دارد که از سال 1304خورشیدی تا1357خورشیدی بر ایران پادشاهی کردند
خانبازواژهنامه آزادکلمۀ ترکی، مرکب از باز (اسم) به معنی پرندۀ شکاری و خان (صفت) به معنی بزرگ. پرندۀ شکاری بزرگ.
هلاکو خان مغولواژهنامه آزادهلاکو یا هولائو معروف به هلاکو خان یکی از چهار پسر تولی خان و نوهٔ چنگیزخان بود. مادر و نیز همسرش هر دو عیسوی مذهب بودند. مادرش زنی عیسوی مذهب موسوم به سرقویتی
محمود خان بالاوند اسفندیاریواژهنامه آزادمحمود خان بالاوند اسفندیاری معروف به سمسام لشکر حاکم هلیلان در منطقه پشتکوه در دوران قاجار بود
خان کندیواژهنامه آزادخان کندی یکی از روستاهای استان اردبیل است که در بخش مرکزی شهرستان گرمی در مرز ایران و جمهوری آذربایجان واقع شده است. روستای خان کندی در عرض جغرافیایی ۳۸٫۵۵ درجه
خانبازواژهنامه آزادکلمۀ ترکی، مرکب از باز (اسم) به معنی پرندۀ شکاری و خان (صفت) به معنی بزرگ. پرندۀ شکاری بزرگ.