خشواژهنامه آزادخوب مناسب خوب، مناسب خوب مناسب خوب مناسب (خَش) خوش - خوب - پسندیده - مورد پسند خوب مناسب خوب مناسب این کلمه به لهجۀ یزدی است و به زبان فارسی یعنی خوب
خاک لومیواژهنامه آزادخاکی که تشکیل شده است از روس و سلیس و ماسه این خاک داری ماد غنی برای گیاهان بوده این خاک برای احداث باغات مناسب می باشد
قرچواژهنامه آزادقُرُچْ:(ghoroch) در گویش گنابادی یعنی ساییدن دندان ها به هم ، صدای خورد شدن نان خُشک در دهان ، فرو بردن در دهان
شکر سیاهواژهنامه آزادکشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشک
گسواژهنامه آزادحالت خشکی و جمع شدگی دهان و گلو ست که پس از خوردن میوه های کال بویژه خرمالو ایجاد می شود.
ترمبیدن/ ترمیدنواژهنامه آزادحالتی است در خشم یا عصبانیت. وقتی فرد از خشم و ناراحتی چهره اش در هم می رود و گوشه ای کز می کند و زانوی غم به بغل می گیرد و سخن نمی گوید، این حالت را ترمبیدن یا