خارج نویس کردنواژهنامه آزادمیتوانید به عنوان مثال ماده 57 قانون آیین دادرسی مدنی را در ذیل معنای نگاشته شده برای اصطلاح مذبور استفاده کنید. ماده 57 به قرار ذیل است: ماده ۵۷ـ خواهان باید
خار خوردنواژهنامه آزادخار خوردن. (فعل) در اصطلاح مردم کابلستان، به معنی رمیدن است. ترسیدنی خفیف اما بازدارنده. مانند این شعر صوفی عشقری: از چه خار از ما خوری ای جامه خارایی بیا جای
ارمیان زمینواژهنامه آزادمنطقه ای استراتژیک در زمان هخامنشیان که محل ضزب سکه و اسناد مالی دولت هخامنش بوده که در شمال غربی استان فارس از شهرسده تا خسرو شیرین بوده است.
کسرقواژهنامه آزادک ِ س ر ِ ق: نام روستایی از توابع استان خراسان شمالی شهرستان اسفراین بخش روئین. در معنی و مفهوم و ریشه کلمه کسرق روایات متعدد وجود دارد لاکن نزدیکترین و ملموستر
وهرزواژهنامه آزادبسیار خسته ، بسیار کُند و آهسته نیکو آفریده شده وِهرِز (یا: وِهْریز ) یکی از سرداران انوشیروان است که در تیراندازی بغایت چیره دست بود. یک اسپهبد ایرانی اهل د
مشگوواژهنامه آزادمُشگو، مُشگوی، مشکو، مشکوی: کوشک، کاخ، حرمسرا وگرنه از مدائن راه می پرس ره مشگوی شاهنشاه می پرس ... ملک را هست مشگوئی چو فرخار در آن مشگو کنیزانند، بسیار نظامی،