خزوکواژهنامه آزاد(شیرازی) خَزوک؛ سوسک. || کَدو: خَزوک سرخرنگ حمام. (در شیراز، کدوی خوردنی را کودو تلفظ می کنند.) || خَزوک چسو: سوسک سیاهی است که از خود بوی بدی منتشر می کند. ||
خزورانواژهنامه آزادخَزَوران:(اخ) پهلوان تورانی که افراسیاب او را به همراه چند تن دیگر به سیستان فرستاد تا با زال نبرد کنند. اما زال آنان را با گُرزی فرو کوفت./ دیو سیاه. در نبرد ب
خاور میانهواژهنامه آزاداصطلاحی سیاسی. در جهان سیاست به کشورهای آسیای غربی اطلاق می شود. کشورهایی همانند ایران، عربستان، افغانستان، پاکستان، امارات متحده، سوریه، بحرین، اردن، لبنان و..
خزوکواژهنامه آزاد(شیرازی) خَزوک؛ سوسک. || کَدو: خَزوک سرخرنگ حمام. (در شیراز، کدوی خوردنی را کودو تلفظ می کنند.) || خَزوک چسو: سوسک سیاهی است که از خود بوی بدی منتشر می کند. ||
خزورانواژهنامه آزادخَزَوران:(اخ) پهلوان تورانی که افراسیاب او را به همراه چند تن دیگر به سیستان فرستاد تا با زال نبرد کنند. اما زال آنان را با گُرزی فرو کوفت./ دیو سیاه. در نبرد ب
خاور میانهواژهنامه آزاداصطلاحی سیاسی. در جهان سیاست به کشورهای آسیای غربی اطلاق می شود. کشورهایی همانند ایران، عربستان، افغانستان، پاکستان، امارات متحده، سوریه، بحرین، اردن، لبنان و..
آزادمنجیرواژهنامه آزادazadmanjir روستایی در خاور شهرستان سبزوار که در فاصله 7 کیلومتری این شهر قرار دارد.
بارلیواژهنامه آزادنام شهری در خطه عود واقع در 76 گزی جنوب خاوری لکهنو ... این شهر دارای قلعه ای بسیار استوار و پلی عظیم میباشد و به رسم خانه کعبه از طرف امامزاده سید ابراهیم شرقی