خانه بازیواژهنامه آزادمحلی که کودکان برای بازی های مشخص و برای زمان مشخص همراه با والدین یا بدون حضور آنها مراجعه میکند. این مراکز معمولا فاقد برنامه آموزشی مستقیم هستند ولی به آموزش
شی وارگیواژهنامه آزادهمچون شیء تبدیل شدن به شیء (کسی یا چیزی) شیءوارگی افراد درجایی مثال:خانه عروسک، یک مجموعه از تمثیل هایی درموردِ شیء وارگی ومطیع سازیِ زنان بود
پیلوواژهنامه آزاد(زواره؛ اصفهان) راه آبی که از جوی وارد خانه می شود. پیلو یعنی چیزی شبیه به پیلۀ کرم ابریشم؛ و چون راه ورودی آب از تمپوشه و شبیه به پیلۀ کرم ابریشم است، به آن پی
بصامواژهنامه آزادبَصّام (معرّب، اِ)؛ نام طایفه ای که در ایران (بیشتر کرمانشاه، تهران و قم)، عراق و برخی کشورهای عربی پراکنده اند و اصالتاً عرب و از سادات باقری اند. (در ایران، ب
خصیصهواژهنامه آزاد(بفتح خ و صاد) ع. صفت خاصه.هر چیزی که خاص کسی باشد و دیگری را در ان با او مشارکتی نباشد.
دیوار چینواژهنامه آزاددیوار چین طولانی ترین و بزرگترین سازه مهندسی تدافعی نظامی از لحاظ زمان ساخت در جهان است. این دیوار در نقشه جغرافیایی چین ۷۰۰۰ کیلومتر امتداد یافته است. این اثر