خروواژهنامه آزادخرو را به اصطلاحی كه از دیرباز در جملات اساطیری و ادبی و در زبان فارسی كهن مرسوم شده است ، می توان از دو شاخه كاملاً متفاوت به معنای آن پرداخت. اول آنكه با جستج
پیککواژهنامه آزادpikak پیک + اک نام محلی اقلیدفارس برای خوراکی چسفیلد (چسفیل) است که از تف دادن ذرت درست میشود چون حالت پوکی پیدا میکند و پوک در گویش محلی پیک گفته میشود به اضاف
خروواژهنامه آزادخرو را به اصطلاحی كه از دیرباز در جملات اساطیری و ادبی و در زبان فارسی كهن مرسوم شده است ، می توان از دو شاخه كاملاً متفاوت به معنای آن پرداخت. اول آنكه با جستج
خرایهواژهنامه آزادخرایه یا خرایک یا خُراک به زمین هایی گفته می شود که کشت نشده باشد و مر معرض تابش خور شید قرار گرفته باشدو متضاد آن سایک است
کاغذخردکنواژهنامه آزاددستگاهی است که برای خردکردن کاغذ به کار می رود. معادل انگلیسی آن Paper shredder است.
آسیابواژهنامه آزاددستگاه آسیاب: به انگلیسی industrial mill یا Pulverizer machine یا grinding mill به دستگاه یا ماشین آلات خردکن گویند که مواد را به قطعات ریزتر تبدیل کند.