شیخ خرقانواژهنامه آزادخَرقانی عارفی بزرگ که در دهستان قلعه نو خرقان در 30 کیلومتری شهرستان شاهرود آرمیده است. ولی خود خرقان به معنی خرقه پوش است
خردانهواژهنامه آزادخَرَدانه:از روی خرد و آگاهی. مثال از دیوان شمس تبریزی:خردانه ظالمی تو که ورا چو ماه گویی/ ز چه روش ماه گویی، تو مگر بصر نداری
شیخ خرقانواژهنامه آزادخَرقانی عارفی بزرگ که در دهستان قلعه نو خرقان در 30 کیلومتری شهرستان شاهرود آرمیده است. ولی خود خرقان به معنی خرقه پوش است
خردانهواژهنامه آزادخَرَدانه:از روی خرد و آگاهی. مثال از دیوان شمس تبریزی:خردانه ظالمی تو که ورا چو ماه گویی/ ز چه روش ماه گویی، تو مگر بصر نداری
سلانهواژهنامه آزادخرامان و با ناز و ادعا و آهسته و طمأنینه راه رفتن؛ خوش خوش حرکت کردن به سمت مقصد معلوم .