شیخ خرقانواژهنامه آزادخَرقانی عارفی بزرگ که در دهستان قلعه نو خرقان در 30 کیلومتری شهرستان شاهرود آرمیده است. ولی خود خرقان به معنی خرقه پوش است
شیخ ابوالحسن خرقانیواژهنامه آزادنام عارف نامی قرن چهارم و پنجم است، منتسب به طاووس العارفین در روستای خرقان می زیسته و در همانجا نیز در سن هفتاد و چهار سالگی درمی گذرد. گفته اند افرادی چون ابو
خرواژهنامه آزادعلاوه بر معنای گریبان و گلو در لری، خِرّ در گویش لکی، و غِرّ در لری به معنی گرد، مدور، دایره وار و توپی شکل است. بزرگ. (گنابادی) خُرْ؛ خود، خودت را.
شیخ خرقانواژهنامه آزادخَرقانی عارفی بزرگ که در دهستان قلعه نو خرقان در 30 کیلومتری شهرستان شاهرود آرمیده است. ولی خود خرقان به معنی خرقه پوش است
شیخ ابوالحسن خرقانیواژهنامه آزادنام عارف نامی قرن چهارم و پنجم است، منتسب به طاووس العارفین در روستای خرقان می زیسته و در همانجا نیز در سن هفتاد و چهار سالگی درمی گذرد. گفته اند افرادی چون ابو