خراطیواژهنامه آزادمعنی این واژه درلغت نامه ها اشتغال به چوب تراشی است. خؤاطی در گویش لکی و غِراطی در گویش لری به معنی گردی، مدور و هرچیز دایره ای است. به نظر می رسد با توجه به مع
گردآلوواژهنامه آزادگونه ای وسیلۀ یازی در استان گیلان، به ویژه در رشت. قطعه ای چوب استوانه ای که یک طرف آن را به شکل مخروطی با رأس تیز در می آوردند. قطر استوانه از دو تا پنج سانتیم
سرموکواژهنامه آزادنام یک گیاه است شبیه سبزی تره که بصورت خودرو درمزارع میروید. معمولا این سبزی را خرد میکنند و وسط برنج می ریزند تاخوب بپزد و یا وسط خاگینه می ریزند. بعضی ها همرا