19 مدخل
داغون - خراب شده
خراب شدن. آوار شدن
(گنابادی) خراب، خراب شدن (انسان).
(محلی) وَرکَهنِستن؛ ازبین رفتن، نابود شدن، خراب شدن.
خراب شد