رایهواژهنامه آزاد(عربی) مجازاً، شاه و خدم و حشم وی. سلطان و درباریان و کوکبه و دستگاه خود شاه و ارکان مملکت و اعیان دولت و درباریانش (رک دهخدا).
مزرجواژهنامه آزادبنا بر تحقیقات انجام شده، نام سکونتگاه مِزِرج در ابتدا مِزَرگ (MEZARG) بوده که از دو واژۀ مِز (MEZ) و اَرگ (ARG) تشکیل شده است. مِز واژه ای اوستایی (پارسی کهن)
ایلامواژهنامه آزادبه معنی سرزمین آتش خدایان ویا از ریشه ئیل به معنی خدا و به معنی سرزمین خدا اصل ریشه عبری است نه عربی و در تورات نوشته شده است به عنوان آلامتو و به چون ریشه عربی