خبث سریرهواژهنامه آزادخُبثِ سَریره ( در فقه = خُبْثُ السَّرِیرَه ):پلیدی باطن انسان که هویدا و آشکار نیست .
خورسندواژهنامه آزادخور:خورشید . سند:پرست. در زمان زرتشت در ناحیه یزد ، شهری به نام خورسند وجود داشت. مردم این شهر ، خورشید را به عنوان نماد خداوند اهورامزدا می پرستیدند. خورسند =
کراواتواژهنامه آزادکروات یا زنّار (زُ - نّ) ، پارچه ای است که از زمان قدیم مسیحیان آن را به عنوان نشانه مسیحی بودن بر کمر یا شکم خود میبستند ، امروزه آن را به جای کمر بر گردن میبن
دیباواژهنامه آزاددیبا پارچه ای بوده که تا 3 قرن پیش در شهر شوشتر تولید می شده است این پارچه که از بافت خیلی نازکی بر خوردار بوده و گاهی نیز با الیافی از طلا برای دوخت لباس پادشا
پیش خوانیواژهنامه آزاددر استان خراسان رضوی و جنوبی، پیش خوانی به دو معنا استعمال می شود؛ یکی خواندن قصیده ای بلند با مضمون مدح اهل بیت و وعظ و اعتبارجویی از کار دنیا، در شبهای ماه مح