خازه پتولواژهنامه آزادخازه: پلاسیده، چروکیده، (در لهجه خراسان جنوبی) خازه پتول: خیلی چروکیده، پلاسیده.
خایرواژهنامه آزاددور زدن پشت به باد و عوض کردن جای بادبان از راست به چپ یا بر عکس.(اصطلاح دریانوردی)
خانه بازیواژهنامه آزادمحلی که کودکان برای بازی های مشخص و برای زمان مشخص همراه با والدین یا بدون حضور آنها مراجعه میکند. این مراکز معمولا فاقد برنامه آموزشی مستقیم هستند ولی به آموزش
سوریواژهنامه آزادما در لغت نامه فارسی سوری را به دو املای متفاوت مینویسیم -یکی به این شکل سوری-- ودیگری نیز به این شکل صوری----که در تلفظ مثل هم می باشند.واما در معنا به هم تفاو
چادر شبواژهنامه آزادچادر شب یا به گویش یزدی:چادیشو ... نام پارچه ای است که معمولا بزرگ است و در قدیم برای نگه داری و بردن اشیاء و حتی علوفه برای حیوانات و... استفاده می شده است. مخ
خاگواژهنامه آزادتخم مرغ بیضه، تخم مرغ و تخم پرندگان دیگر، خایه (لری) [xag] تخم، خایه، تخم مرغ، تخم پرنده.