خانه بازیواژهنامه آزادمحلی که کودکان برای بازی های مشخص و برای زمان مشخص همراه با والدین یا بدون حضور آنها مراجعه میکند. این مراکز معمولا فاقد برنامه آموزشی مستقیم هستند ولی به آموزش
سرموکواژهنامه آزادنام یک گیاه است شبیه سبزی تره که بصورت خودرو درمزارع میروید. معمولا این سبزی را خرد میکنند و وسط برنج می ریزند تاخوب بپزد و یا وسط خاگینه می ریزند. بعضی ها همرا
جومهواژهنامه آزادخانه موقتی و سبک که از چوب و برگ ودر زمین های کشاورزی برای استراحت ساخته می شود. (جُمه) نام پیراهن بانوان یاسوجی است که برای دوخت آن بین 2 تا 3 متر پارچه استفاد
پنجرهواژهنامه آزادخانه ٔ چوبی که برای درندگان و پرندگان می سازند؛ قفس. (رک دهخدا) || (پیشنهاد کاربران) احتمالاً واژۀ پنجره از دو کلمۀ پنجه و ره تشکیل شده است، به معنی راه پنجه (م