شمولیواژهنامه آزادبه معنای شامل شدن،همه،فراگیر میباشد.و فامیلی است از قوم بختیاری که در روستاهای سلح چین و جوانمردی از توابع بخش خانمیرزا و هفکل توابع استان خوزستان زندگی میکنند.
بانوی پوشیه ایواژهنامه آزادخانمی را گویند که با پوشیه صورت خود را پوشانده باشد.بانویی که روبنده بر چهره دارد.
زنیواژهنامه آزادزِنِیْ (zenei) در گویش گنابادی جمع زن، زنان ، بانوان ، خانم ها || زِنی؛ در گویش گنابادی خانمی کردن ، انجام وظایف زنانه ، تمکین
تردالواژهنامه آزادبه معنای رازدار. به معنای درخت شاداب. تردال از ترکیب دو کلمه تر.و دال تشکیل شده است که کلمه تر به معنی خیس و مخالف خشک است. و.کلمه دال به معنی نوک پستان است