پیرخانقاهواژهنامه آزادپیر در اینجا به معنای بزرگ، خانقاه، خانگاه، خوانگاه به معنای صومعه، خلوتگاه و یا محل عبادت، خلصه و تحقیق عرفان سوفیان و دراویش. پیر خانقاه~ بزرگ خانقاه~بزرگ درا
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
همای و همایونواژهنامه آزادنام داستانی از خواجوی کرمانی حاوی 4435 بیت در وصف عشق همای پسر منوشنگ شاه، پادشاه شام، به عشق همایون دختر خاقان چین. این داستان شبیه رمانس است. عاشق و معشوق بعد