خرس خالهواژهنامه آزادخرس خاله تا حدودی به معنای دوستی احمقانه ، دوستی از روی حماقت ، دوستی خاله خرسه ، دشمنی در نقش دوست
خازه پتولواژهنامه آزادخازه: پلاسیده، چروکیده، (در لهجه خراسان جنوبی) خازه پتول: خیلی چروکیده، پلاسیده.
غال دنگیواژهنامه آزادغاْل دِنْگیْ (ghaldengi) در گویش گنابادی یعنی خانه کوچک ، اتاقک ، خانه فرسوده و بی امکانات
کارتن خوابواژهنامه آزادبی خانمان؛ کسی که خانه و سرپناهی برای ماندن ندارد و مجبور است در فضای باز بخوابد، مثلاً در خیابان ها، درگاه ها، پارک ها، ایستگاه های مسقف اتوبوس، و هر مکانی که
خلیواژهنامه آزادخَلیْ (khali) در گویش گنابادی یعنی خالی ، تهی ، پوچ || خُلیْ (kholi) در گویش گنابادی یعنی دیوانگی ، جنون ، بی مغزی
بیلندواژهنامه آزادآشنایی با زادگاه بهلول روستای بیلند استان خراسان رضوی – شهرستان گناباد – روستای بیلند بیلند در عرض جغرافیایی 34 درجه و 21دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 58درجه و 42