خارج نویس کردنواژهنامه آزادمیتوانید به عنوان مثال ماده 57 قانون آیین دادرسی مدنی را در ذیل معنای نگاشته شده برای اصطلاح مذبور استفاده کنید. ماده 57 به قرار ذیل است: ماده ۵۷ـ خواهان باید
خار خوردنواژهنامه آزادخار خوردن. (فعل) در اصطلاح مردم کابلستان، به معنی رمیدن است. ترسیدنی خفیف اما بازدارنده. مانند این شعر صوفی عشقری: از چه خار از ما خوری ای جامه خارایی بیا جای
خار بادآوردواژهنامه آزاد(جهرمی) [آوُرد] نوعی بوتۀ خاردار است که وقتی خشک می شود خیلی سبک می شود، و باد آن را از زمین می کند و با خودش می برد.
پاچه خارواژهنامه آزاد(عامیانه) کسی که پاچۀ دیگران را می خاراند؛ چاپلوس و متملق و چرب زبان. ظاهراً این کلمه برای اولین بار از یکی از سریال های طنز مهران مدیری به زبان فارسی راه یافت
ارهاصاتواژهنامه آزادج ارهاص به معنای آماده باش است. ارهاصات به اتفاقات خارق العاده و معجزاتی اطلاق می شود که معمولاً مقارن با ظهور یا ولادت پیامبری اتفاق می افتد؛ مانند خشک شدن دری
ریمیاواژهنامه آزادریمیا یکی از پنج علم خفی است که از استخدام قوای مادی برای دست یابی به آثاری خارقالعاده سخن میگوید. آن را «شعبده» نیز گفتهاند. ریمیارابایدازاستادان آن آموخت.ا
رائعواژهنامه آزادرائِع(عربی) زیبا و شگفت آور(مونث آن:رائعة) ------------------- تابان , مشعشع , زیرک , بااستعداد , برلیان , الماس درخشان , زیبا , با سلیقه , پربراز , برازنده , ا