حسورهواژهنامه آزادبه معنی پدر شوهر و مادر شوهر یا پدر زن یا مادر زن است این اصطلاح به معنی پدرخانم و مادرخانم یا پدرشوهر یا مادرشوهر به طور خاص و به افراد فامیل خانم یا افراد فا
حسیبتواژهنامه آزادحسيب.[حَ] (ع ص، اِ) شماركننده. (مهذب الاسماء) (ترجمان عادل) (منتهى الارب). شمارگر. حسابكننده. (غياث). شمارگير. (منتهى الارب). شمرنده. شماركن. (السامى فى الاسام
حسورهواژهنامه آزادبه معنی پدر شوهر و مادر شوهر یا پدر زن یا مادر زن است این اصطلاح به معنی پدرخانم و مادرخانم یا پدرشوهر یا مادرشوهر به طور خاص و به افراد فامیل خانم یا افراد فا
نوستالژیواژهنامه آزادبرانگیختگی حسرت آلود خاطرات گذشته. (Nostalgia)؛ انگیزش دریغ آلود خاطرات؛ به طور خلاصه، احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت های گذشته. معنی دیگر نوس