با حالواژهنامه آزاداین اصطلاح ترجمه از کلمه انگلیسی cool برگرفته شده است و در فرهنگ عامیانه فارسی به معنای:جالب ــ عالی ـ فوق العاده را می دهد . و ممکن است معنای درست ـ درستکار ـ
رژنوک(درزمان حال به معرب آن رجنوک تلفظ می شود)واژهنامه آزاد(رژ)با فتحه ریعنی ردیف (نو)مثل تلفظ تو بمعنی تازه یاجدید (ک)خلاصه شده کاریز یا چاه (ردیف جدیدی از حلقه های چاه کنده شده یا خلاصه قنات نو)
مستانفهواژهنامه آزاد(مُستانِفِه _ mosta-nefe) نام شریعت نوح(ع) (طبقات ناصری/ص16) و آموزه های این شریعت پرستش خداوند به یگانگی و از روی اخلاص بپرستند، نماز برپا دارند و روزه بگیرند،
حلالیتواژهنامه آزادحلال کردن ، وقتی کسی نسبت به دیگری کوتاهی نموده یا خطایی انجام می دهد و یا احساس می کند دوباره او را نخواهد دید در خواست حلالیت می کند ، درخواست از دیگری برای ح
انحلال پذیریواژهنامه آزادمفهومی بنیادی در علم شیمی و مبحث محلول هاستکه میزان حل شدن یک ماده ( جامد ، مایع یا گاز)را در یک حلال مشخص (جامد ، مایع یا گاز ) نشان می دهد