حصار پائینواژهنامه آزادروستایی است جزء شهرستان دماوند. واقع در هشت هزارگزی جنوب دماوند و یک هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ تهران به مازندران .ناحیه ای است واقع در دامنه و سردسیر. دارای 408 ت
حصار بلاغیواژهنامه آزادحصار بلاغی . [ ح ِ ب ُ ] (اِخ ) روستای است از دهستان آختاچی شهرستان بوکان، واقع در هفده هزارگزی شمال بوکان و 5500هزارگزی خاور شوسه ٔ بوکان به میاندوآب . ناحیه ا
حصار بلاغیواژهنامه آزادحصار بلاغی . [ ح ِ ب ُ ] (اِخ ) روستای است از دهستان آختاچی شهرستان بوکان، واقع در هفده هزارگزی شمال بوکان و 5500هزارگزی خاور شوسه ٔ بوکان به میاندوآب . ناحیه ا
قلعه نوواژهنامه آزادیعنی حصارنو. قلعه جدید,تازه و مرکزی ولایت بادغیس نیزبه این نام مسمی است یعنی شهرنو
ملواژهنامه آزادگردن مُل= مخفف ملا؛ مُل حَسَنا= ملا حسن، شاعر شهیر محلی سرای شوشتر متخلص به «حَسَنا» مُل= گردی سر شانه را گویند:«مُلِ جمنَه» یعنی شانه هایش را به علامت مخالفت
تحصنواژهنامه آزاد1. به جایی پناهنده شدن . 2. بست نشستن. 3.در حصار شدن. 4.در جای استوار و محکم قرار گرفتن.