حسابداررسمیواژهنامه آزادحسابداررسمی به فردی اطلاق می شود که شرایط ذیل برای او احراز شده باشد: 1- داشتن حداقل تحصیلات کارشناسی دررشته حسابداری ویا رشته های مرتبط 2-داشتن حداقل 5 سال ساب
حسابدارواژهنامه آزادحسابدار یک شخصیت حقوقی بوده که کلیه محاسبات ازلحاظ دریافتی ،پرداختی وعواید شرکت رابراساس استاندارهای حسابرسی وحسابداری در سیستم مالی ثبت وظبط می کند ودرپایان سا
حسابرسیواژهنامه آزادحسابرس شخصی است برون سازمانی که توسط هیئت مدیره به عنوان حسابرس وبازرس قانونی انتخاب وبرای تطابق عملکرد مالی موسسه دریک سال مالی ویا چنددوره مالی گنجانده می شود
حسابواژهنامه آزادحخس+آب = حساب ، حخساب - هساپ حخس haxs=شمردن count اَحخسته ahaxsta = ناشمرده | a+haxs+ta=نا+شمار+ده پسوند اب/آپ همتای able = شدنی، ساختنی حخس (اوستایی) شمارش -
ملواژهنامه آزادگردن مُل= مخفف ملا؛ مُل حَسَنا= ملا حسن، شاعر شهیر محلی سرای شوشتر متخلص به «حَسَنا» مُل= گردی سر شانه را گویند:«مُلِ جمنَه» یعنی شانه هایش را به علامت مخالفت
حسابداررسمیواژهنامه آزادحسابداررسمی به فردی اطلاق می شود که شرایط ذیل برای او احراز شده باشد: 1- داشتن حداقل تحصیلات کارشناسی دررشته حسابداری ویا رشته های مرتبط 2-داشتن حداقل 5 سال ساب
حسابدارواژهنامه آزادحسابدار یک شخصیت حقوقی بوده که کلیه محاسبات ازلحاظ دریافتی ،پرداختی وعواید شرکت رابراساس استاندارهای حسابرسی وحسابداری در سیستم مالی ثبت وظبط می کند ودرپایان سا
حسابرسیواژهنامه آزادحسابرس شخصی است برون سازمانی که توسط هیئت مدیره به عنوان حسابرس وبازرس قانونی انتخاب وبرای تطابق عملکرد مالی موسسه دریک سال مالی ویا چنددوره مالی گنجانده می شود