حسابواژهنامه آزادحخس+آب = حساب ، حخساب - هساپ حخس haxs=شمردن count اَحخسته ahaxsta = ناشمرده | a+haxs+ta=نا+شمار+ده پسوند اب/آپ همتای able = شدنی، ساختنی حخس (اوستایی) شمارش -
حساب قرض الحسنهواژهنامه آزادمارش وام نیک. "مارش" (که چون بارش خوانده می شود) از ریشۀ "شمردن" می آید.
گراگامواژهنامه آزاد(گِراگام)(بااعراب کسره گ):پیماییش حساب شده، پیمودن هندسی، پیمودن مسیر به صورت زیگزاگ و زاویه دار، پیمودن دارای گِرا و نشانه مختصاتی)
قانون بطلمیوسواژهنامه آزادقانونی است که در المجسطی ضبط شده این قانون از هیئت دانهای اسکندریه است که حساب نجومی بابلی را راجع بهیئت از زمان نبو نصر پادشاه آسور مرتب کرده اند .
همارشواژهنامه آزاد[هَ ما رِش] ( پارسی پهلوی) ، علم حساب ، علم آمار.از دو بخش همار:آمار ،حساب و ــِ ش درست شده است که در مجموع به معنی علم حساب است. همار بن مضارع فعل هَماردن است
ضرب کردنواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تاییدن. از "تا" ساخته شده است، چرا که می گوییم "دو دو تا چهار تا". از چهار کنش بنیادین شمارش (چهار عمل اصلی حساب) است. "5 را
مهرشیدواژهنامه آزادروز دوم از هفته، مهرشید است که مهر آن به معنی دوستی و مهربانی است. در پهلوی میتراست. مهر برگرفته شده از آیین هفت هزار ساله میترایی است. مهر همچنین ایزد عهد و پی