سر انداختنواژهنامه آزادحرکت دادن و جنباندن سر به هر طرف از روی تکبر و مستی و شور و حال . سر باختن، سر فدا کردن. || کسی را سر انداختن؛ در تداول عامه، او را متوجه کردن؛ او را ملتفت کرد
نعنیواژهنامه آزادیک نوع حرکت ورزشی که در گودهای زورخانه در پشت تخته شنا انجام می شود به نوعی گهواره که برای نوزاد استفاده میگردد گفته میشود. که با تکان دادن نوزاد باعث ایجاد آرا
جماییدنواژهنامه آزاد(واژۀ ساختۀ کاربران) (Jamaaiydan) گرد هم جمع شدن؛ اجتماع کردن. ج.م.ع، از ریشۀ پارسى«جَم، جُم» به دست آمده است. از این رو با گستردن این ریشه به روش پارسى، می توا