حرف اضافه مرکبواژهنامه آزادحرف اضافهای است که بیش از یک حرف باشد. حرفهای وابستگیِ مرکّب، بیشتر از به هم پیوستگی حرفهای اضافه و گاهی از به هم پیوستن حرف ربط و اضافه ساخته میشود. گروه
حر هواژهنامه آزادحره یا آش کارده نوعی آش محلی بهبهانی است که ترش مزه بوده و رنگ سبز روشن دارد و بسیارمقوی بوده و فقط سبزیجات دارد و خوردن آن در زمستان بسیار دل چسب است.
حرجواژهنامه آزاد"لاحرج علیک ":گناهى برتونیست،اعتراضی برتو نیست، [ولاعلى المریض حرج:ونیست بربیمار گناه واعتراضی.] المنجد،عربی به فارسی ،ترجمه محمدبندرریگی،ذیل حرف:حرج.
جولرستانواژهنامه آزادجولرستان مکانی در 3 کیلومتری شهر اصفهان که سال های قدیم مکان گلاب گیری بوده و به گلاور معروف بوده و در ثبت کتابی «گلارستان» نوشته اند و با نفوذ زبان عربی به ایر
مالیخود کردنواژهنامه آزادفن یا شگردی را از رقیب به نفع خود مصادره و بهره برداری کردن است واغلب در ورزش کشتی کاربرد داشته اما استفاده آن در محاورات رایج روزانه و جدل های منطقی جالب توجه
فیتوواژهنامه آزادیکی از فنون در کشتی آزاد که کشتی گیر با گرفتن قسمتی از گردن حریف و جابجایی خود، او را به زیبایی بر زمین می زند.
گوسفند اندازواژهنامه آزادنام فنی از کشتی که یک دست در پس سر حریف و دست دیگر در کندۀ او قرار می گیرد.
جامعه الاکنافواژهنامه آزادپوشش دهنده تمام زوایا ، گفته می شود جامعة الاکناف و مانعةالاغیار - بدین معنی است که دلیل یا مورد باید پوشش دهنده تمام زوایای مطلب بوده و در عین حال از موارد و ی