حبوهواژهنامه آزادحبوه در لغت به معنای مالی است که بدون منّت و چشمداشتِ عوض بخشیده شود و در اصطلاح فقهی عبارت است از بخشی از ترکه مرد متوفی که پیش از تقسیم ارث میان وارثان، به بز
شیروانواژهنامه آزادنام شهری در خراسان شمالیست(در زمان حکومت صفویه ایلاتی از کوردهای جنگجو برای مقابله با حجوم ازبکها به مرزهای شمال شرق ایران، از نواحی غربی ایران به این منطقه کوچ
حبوهواژهنامه آزادحبوه در لغت به معنای مالی است که بدون منّت و چشمداشتِ عوض بخشیده شود و در اصطلاح فقهی عبارت است از بخشی از ترکه مرد متوفی که پیش از تقسیم ارث میان وارثان، به بز
فولگوریتواژهنامه آزادزمانی که آذرخش به ماسه حاوی کوارتز یا سلیکا برخورد می کند ،دما به سادگی می توانداز 1800درجه سانتیگراد هم بالا تر برود ودانه های ماسه را آب کند .این دانه ها ترکی
همای و همایونواژهنامه آزادنام داستانی از خواجوی کرمانی حاوی 4435 بیت در وصف عشق همای پسر منوشنگ شاه، پادشاه شام، به عشق همایون دختر خاقان چین. این داستان شبیه رمانس است. عاشق و معشوق بعد
