دشخارواژهنامه آزادبه معنی تکیه دادن یک چیز به صورت سرپا به چیز دیگر میباشد. از آنجا که حار بمعنی خوب و روان و وار میدهد و دش به معنی ضد است معنای این کلمه سخت و غیرروان ( در متن)
سرآورواژهنامه آزادنام روستایی در نورآباد دلفان در لرستان است که دارای زمین های هموار کشاورزی است و در مسیر امام زاده ابراهیم(بابابزرگ) قرار گرفته است. ساکنان آن از طایفه حاتم هست
شوصهواژهنامه آزادذات الجنب . [ تُل ْ جَم ْ ] (ع اِ مرکب ) درد پهلو. (مهذب الاسماء). برسام . جُناب . نوعی بیماری پهلو. درد و آماس پهلو. ورم حارّ مولم در نواحی صدر. وَرم ِ حجاب مس
شائبهواژهنامه آزادکلمه شائبه نیز بمعنی میراث یا عادتی است که مردم از ابا و اجداد بواسطہ رابطہ خون میگیرند, بکار رفتہ, در ترخان نامہ صفحہ چھلم جملہ ای این طور ست "ملک محمود خان ب