جونقانواژهنامه آزاداز شهرهای استان چهار محال به معنی مکان برجسته (گونه) که به صورت معرب در زمان قاجاریه به جونقان تبدیل گشته.مردمانش قشقایی تبار و به زبان ترکی صحبت می کنند. نام ش
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
دستانواژهنامه آزادزالِ نریمان،فرزند سام،دوتا اسم داشت.ینی قبل از اینکه سام برای پسرش اسم بذاره،از خونه انداختش بیرون،با اون مـوی سپید،براش ننگ بود.سیمرغ اونو زال صدا کرد.بیست و چ