جوجیلواژهنامه آزادیکی ازروستاهای توابع شهرستان فلاورجان یک کلمه ترکیبی است بشرح زیر: 1- جو ( اسم ) جستن جوییدن:جست و جو جستجو . مفرد امر حاضر. 2- جیل - یک صنف ازمردم, اهل یک زما
چندریواژهنامه آزاد(اصفهانی) تکه های چربی و غضروف و تاندوم مانند داخل گوشت که جویدن آن مشکل باشد chenderi.
دلیدنواژهنامه آزاد(دلیدن بر وزن پریدن) به معنای حرکت غیر ارادی پلک چشم راگویند. حرکت غیر عادی پلک چشم-به اصطلاح مور مور کردن پلک چشم-لرزش غیر ارادی پلک چشم -دلیدن بر وزن پریدن،