جرق آفتابواژهنامه آزاد(مشهدی) جَرق آفتاب؛ آفتاب سوزان. مثال:«دِ جَرق افتو ویستیدَ.» یعنی در آفتاب سوزان ایستاده است.
جرقستواژهنامه آزادجِرِقَّسْت:(jereghast) در گویش گنابادی صدای شکستن و شکسته شدن چوب را گویند ، جرقه خوردن آسمان هنگام رعد و برق
سیه کلانواژهنامه آزادسیه کلان یکى از روستاهاى شهرستان ارسباران واقع در استان آذربایجان شرقى، که به دلیل قرار گرفتن درحاشیه جنگل هاى ارسباران و مماس بودن با معدن عظیم مس سونگون همچنی