اتصال لببهلبواژهنامه آزاد(جوشکاری)؛ نوعی اتصال که در آن دو قطعه تقریباً در یک صفحه و در امتداد هم قرار میگیرند. در حالتی که ضخامت قطعات کمتر از شش میلیمتر باشد، از این نوع اتصال استفا
ورگانواژهنامه آزادوَرگان ـ که از دو کلمه وَر و گان تشکیل شده وَر به معنی کنار و پهلو و گان به معنی محل،جایگاه. و این بخاطر نزدیکی و هم جواری این محل به رودخانه زاینده رود بوده که
موتلفهواژهنامه آزاد( صفت) مونث مؤتلف. دایر. موتلفه، یکی از دایره های عروضی، شامل هزج و رجز و رمل. مثال از بحر هزج: مکن زین پس نگارینا بمن بر این جفا کاری، مفاعلین مفاعلین مفاعیلن